سر چهارراهی توقف کوتاهی داری، به فاصله ی یک چراغِ قرمز،دختر بچه ای با دسته ای فال توی دست به شیشه میکوبه، صدای خسته ای میگه: فال نمیخای؟! روتو برمیگردونی که از چشمای غرق التماسش فرار کنی، نگاهت میوفته به پسر بچه ای که داره تلاش میکنه شیشه ی ماشین بغلی رو تمیز کنه! چراغ سبز میشه و با کلافگی حرکت میکنی..
داری میوه های تابستونی رو گلچین میکنی که صدای بلند مغازه دار رو میشنوی: “یالا زودباش این گونی سیب زمینی رو ببر بیرون باز کن” ۸،۹سالشه شاید، لاغر و رنگ پریده،که وزنش از وزن گونی سیبزمینی کمتره! ». این بچه ها که سبک زندگی و عادت هاشون با بچه های عادی فرق میکنه اما خلقتشون هنوز کودک است بازی کردن رو دوست دارن، ساده و شیرین اند، ارزو دارند و میخوان که مورد محبت قرار بگیرن! کودکانی که خودشون خرج خودشون رو بدست میارن اما دوست دارن هدیه بگیرن و کسی باشه که تامین شون کنه!
.
قطعا یک روز کافی نیست برای اینکه یک عمر درد و رنج و آرزوهاشون رو درک کنیم! اما میتونیم بودنشون رو به جامعه یاداوری کنیم و قدمی هرچند کوچیک براشون برداریم.
. 23 خرداد روز جهانی منع کار کودکان، به دفاع از گروهی از کودکان اختصاص داده شده که شاید سبک زندگی و ارزوهاشون با دوره کودکی ما و کودکان اطرافمون به کلی فرق داشته باشه، کودکانی که به جای بازی کردن با دوستان و مدرسه رفتن، به مشاغلی میپردازن خارج از توان روحی و جسمیشون، مشاغلی غالبا کاذب که تناسبی با سن کودکی نداره! این بچه ها تامین کننده مخارج خانواده هاشون میشن و توی محیط هایی قرار میگیرن که اغلب مورد بی رحمی از جانب کارفرماها یا مراجعه کننده ها و رهگذران قرار میگیرن. از این کودکان معصوم بخاطر نیازمند بودنشون یا سن کم شون سواستفاده میکنن… اما، از خود بپرسیم، ما در دفاع از حقوق کودکان و منع کار کودکان در چه جایگاهی هستیم و چه اقداماتی برای حمایت از سرمایه های آینده ی جامعه مون انجام داده ایم؟